سه ماه اول برای مامان الهامت یه جورایی سخت گذشت اما عزیزم به شوق دیدارت گذشت ولی خوبیش این بود که تابستون بود ونی نی خوشگل من از 5 تیرماه پا به وجود مامانش گذاشته بود، خیلی ویار سختی داشتم و بدترین حالت تهوع رو تجربه کردم،نمی دونی مامان هر کسی یه چیزی می گفت: یکی می گفت سیرابی بخور یکی می گفت برو مسافرت زود خوب بشی، لیموترش بو کن و بخور، زنجبیل دم کن خلاصه نفس مامان همه این کارا رو انجام دادم سیرابی خوردم با بابایی شمال رفتیم، لیموترش و زنجبیل خوردم اما انگار نه انگار فقط به قول زندایی معصوم باید روزاش می گذشت و وقتی هفته 12 تموم شد حال مامانتم خوب شد دخمل گلم خیلی دوست دارم و همه این روزا رو به شوق دیدار تو پشت سر گذاشتم
این عکس خوشگلم برای دخمل نازم گذاتشتم
گل نرگس...برچسب : نویسنده : الهام nafas92 بازدید : 143 تاريخ : يکشنبه 5 آذر 1391 ساعت: 17:28
سلام دخمل مامان! سلام نفس مامان! فردا 5 آذر وارد شش ماهگی می شی و من امشب تازه برای دخمل قشنگم وبلاگ تشکیل دادم ایشالا بعدا از این کار مامان خوشت بیاد
گل نرگس...برچسب : نویسنده : الهام nafas92 بازدید : 142